عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

آمار مطالب

:: کل مطالب : 509
:: کل نظرات : 5

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 20
:: باردید دیروز : 1414
:: بازدید هفته : 1510
:: بازدید ماه : 2633
:: بازدید سال : 4761
:: بازدید کلی : 40988

RSS

Powered By
loxblog.Com

آیا حرف من زر زیادی بود؟؟؟
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 14:51 | بازدید : 291 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
3:07amجالب بود
شما
چی جالب بود؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
وبت
راستی رفتی؟
شما
کجا؟؟؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
وبم
شما
رفتم
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
چطور بود؟
شما
قشنگه
شما
بعضی دل نوشته مسخره است
ولی خوب کلیتش همون قشنگه
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
کدوماش مسخرست؟؟
شما
حالا اینا حرفای دلت خودت هست؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
نه حرفایه دل عممه خو آره دیگه خیلی باهوشی
شما
سال خرگوش بدنیا اومدم
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
میگم بگو مامانت اسفند دود کنه برات
شما
مثلن این که طرف گفته عزیزم سمت من نیا اعصابم زیر درخت البالو گم شده
این یعنی چی؟
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
چش نخوری
من رابطه میخوام نه اعصاب خوردی
شما
اسفند که سهل است فروردین و اردیبهشت و باقیم رو هم اگه برام دود کنه بازم تو چشم میکنی
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
مگه گوشی هستی تو؟
به گوشی وقت رابط میزنی شارژ میشه
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
یعنی اگه من اعتماد به نفس تورو داشتم با چنگال به داعش حمله میکردم
شما
تو رو هم رابطه شارژ میکنه؟؟؟؟
اوهو
یه تنها که همه بهش میگن دیوونه
3:19amزرات بد رو مخمه داداشی بای

  *****************************

ملت قضاوت با شما

من اهل رابطه داشتن با هیچ احدی نیستم و نخواهم بود

تنها ارتباط من با معشوقه نازنیم ( همسر آیندم ) بوده و هست و خواهد بود و بس 

رابطه را هم هرچه میخواهی شما برای خودت معنیش کن

برایم مهم نبوده و نیست و اهمیتی هم برایم ندارد

ازدواج را من به رابطه ترجیح میدهم

معشوقه ام رفیقم را هم با هیچ احدی عوض نکرده و نمیکنم



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سوره نور قسمت سوم
سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت 6:40 | بازدید : 229 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )
 
 إِنَّ الَّذِینَ جَآءُو بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَكُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِىٍ مِّنهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذِى تَوَلَّى‏ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ (11)
 همانا كسانى كه آن دروغ بزرگ را (در میان) آوردند، گروهى از خود شما بودند. آن را براى خود شرّ نپندارید، بلكه آن (در نهایت) به نفع شماست. هر كدام از آنان بدان اندازه از گناه كه مرتكب شده است، به كیفر رسد وبراى كسى كه بخش بزرگ گناه را بر عهده گرفته عذاب بزرگى است.
 نكته‏ ها:
 كلمه ‏ى «اِفك» در لغت، به معناى انصراف از حقّ به باطل است. تهمت زدن نیز نوعى پوشاندن حقّ و جلوه دادن باطل است. 
 برخى مفسّران درباره‏ى شأن نزول این آیه گفته‏ اند: پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله در هر سفرى با قید قرعه یكى از همسرانش را همراه مى‏برد. در جنگ «بنى مصطلق» عایشه را برد. وقتى كه نبرد پایان یافت و مردم به مدینه باز مى‏گشتند، عایشه براى تطهیر و یا یافتن دانه‏ هاى گردنبند گمشده‏ اش از قافله عقب ماند. یكى از اصحاب كه او نیز از قافله دور مانده بود، عایشه را به لشكر رساند. بعضى افراد به عایشه و آن صحابى، تهمت ناروا زدند. این اتهام به گوش مردم رسید، پیامبر ناراحت شد و عایشه به خانه‏ ى پدر رفت و گریه‏ ها كرد تا آن كه این آیه نازل شد.(17)
 جمعى دیگر از مفسّران و خصوصاً نویسنده تفسیر «اطیب‏البیان» با استفاده از روایات متعدّد و مستند نقل مى‏كنند كه این آیه درباره‏ ى «ماریه قبطیه» (یكى دیگر از همسران رسول خدا) است، كه خداوند به او فرزندى به نام «ابراهیم» داد، ولى پس از 18 ماه از دنیا رفت. عایشه و حَفصِه گفتند: اى رسول خدا! چرا گریه مى‏كنى؟ ابراهیم فرزند تو نبود، بلكه شخص دیگرى غیر از تو با ماریه همبستر شده و ابراهیم متولد شده است. اینجا بود كه این آیه نازل شد. علاّمه جعفر مرتضى در كتاب گرانقدر (حدیث الافك) نیز این بیان را تأیید مى‏كند در مورد هر دو شأن نزول سؤالاتى مطرح است ولى هدف ما در این تفسیر، پیام‏گیرى از متن آیات است و درباره ‏ى شأن نزولها بحث گسترده ‏اى نداریم.
 در ماجراى افك چندین گناه نهفته است: دروغ، سوءظن به مؤمن، ایذاى مؤمن، تهمت، اهانت، آزردن پیامبرصلى الله علیه وآله، تضعیف خاندان رسالت و شایعه‏ پردازى.
 پیام‏ها:
 1- افراد فاسق، از نسبت دادن زنا به همسر پیامبر نیز ابایى ندارند. «جاءو بالاِفك»
 2- گاهى شایعه‏سازان، با سازماندهى قبلى و قصد توطئه، شایعه را القا مى‏كنند. «عُصبة» «(عُصبة» یعنى گروه متشكّل و متعصّبى كه هدفى را دنبال مى‏كند)
 3- مراقب شایعه ‏سازان در میان خود باشید. «منكم»
 4- گاهى در پیش‏آمدهاى تلخ منافعى وجود دارد. (مانند روشن‏ شدن چهره ‏ى منافقان، هوشیارى مردم، امدادهاى الهى براى مظلوم) «لاتحسبوه شرّاً لكم»
 5 - امید دادن به خودى‏ ها در برابر توطئه و تهمت بدخواهان لازم است. «بل هو خیرٌ لكم»
 6- كیفرهاى الهى، عادلانه ومتناسب با اعمال ماست. «لكلّ امرىٍ منهم ما اكتسب»
 7- در گناهان دسته‏ جمعى، هر یك از افراد به مقدار سهم خود مجرم است. «لكلّ امرىٍ منهم ما اكتسب من الاثم»
 8 - انسان زمانى مجرم و مقصّر است كه با علم و قصد گناه كند. «اِكتسب من الاثم»
 9- پیامد گناه هر كس گریبان‏گیر خود اوست. «لكلّ امرىٍ منهم مَا اكتسب من الاثم»
 10- مجازات كسى كه مسئولیّت و نقش اصلى را در ارتكاب جرم دارد، بزرگ‏تر است. «والّذى تَولّى كِبره... له عذابٌ عظیم»
 
 لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْراً وَ قَالُواْ هَذَآ إِفْكٌ مُّبِینٌ (12)
 چرا زمانى كه تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خویش گمان خوب نبردند و نگفتند كه این تهمتى بزرگ وآشكار است؟
 لَوْلَا جَآءُو عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُواْ بِالشُّهَدَآءِ فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ (13)
 چرا چهار شاهد بر صحت آن تهمت نیاوردند؟ پس چون گواهان لازم را نیاوردند، آنان نزد خدا همان دروغگویانند.
 نكته‏ ها:
 خداوند در این آیه، مسلمانان را به خاطر بدگمانى به همسر پیامبر و آسیب‏پذیرى آنان در برابر شایعات، توبیخ مى‏كند.
 قرآن گاهى به جاى كلمه‏ ى «دیگران» كلمه‏ ى «شما» را به كار برده است تا به مسلمانان بگوید: همه‏ ى شما یكى هستید. مثلاً به جاى این كه بگوید: به دیگران نیش و طعنه نزنید، مى‏فرماید: «لا تَلمِزوا اَنفسكم»(18) به خودتان نیش نزنید. و به جاى این كه بگوید: وقتى كه وارد خانه‏ اى شدید به دیگران سلام كنید، مى‏فرماید: «فسَلّموا على اَنفسِكم»(19) به خودتان سلام كنید. در این آیه نیز به جاى این كه بگوید: به دیگران حسن‏ ظن داشته باشید مى‏فرماید: «ظنّ... بأنفسهم خیراً» به خودتان حسن‏ ظن داشته باشید.
 در قرآن كریم، كلمه‏ ى «لولا» در موارد متعدّدى براى انتقاد و توبیخ به كار رفته است كه در این جا چند مورد را ذكر مى‏كنیم:
 1- (لولا یَنهاهم الرّبّانیّون»(20) چرا علما نهى از منكر نمى‏كنند؟
 2- (لولا اذ سَمعتُموه»(21) چرا هر شنیده‏ اى را مى‏پذیرید؟
 3- (لولا جاءوا علیه باَربعة شُهداء»(22) چرا براى سخن نارواى خود چهار شاهد نمى‏ آورند؟
 4- (لولا تَستَغفرون»(23) چرا از خدا آمرزش نمى‏خواهید؟
 5 - (فلولا اذ جاءهم بأسُنا تَضرّعوا»(24) چرا زمانى كه عذاب ما به آنان رسید، تضرّع نكردند؟
 6- (فلولا تَشكرون»(25) چرا شكرگزار نیستید؟
 7- (فلولا تصدّقون»(26) چرا تصدیق نمى‏كنید؟
 8 - (فلولا تذكّرون»(27) چرا عبرت نمى‏گیرید؟
 9- (فلولا نَفَر من كلّ فِرقَة مِنهم طائفة لِیَتفقّهوا فِى الدّین»(28) چرا از هر فرقه‏ اى دسته‏اى كوچ نمى‏كنند تا در دین آگاهى پیدا كنند؟
 پیام‏ها:
 1- دامن زدن به شایعه و پخش آن، ممنوع است. «(لولا» نشانه توبیخ از سوءظن و پخش شایعات است)
 2- در جامعه‏ ى اسلامى باید روحیه‏ ى حسن ظن حاكم باشد. «ظَنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خَیراً» (حسن ظن، یكى از آثار ایمان است).
 3- همه‏ ى مردم در برابر آبروى یك «فرد» مسئول هستند. «المؤمنون و المؤمنات»
 4- بنى آدم اعضاى یكدیگرند. تهمت به هر عضوى از جامعه‏ ى اسلامى، همانند تهمت به دیگر اعضاست. «بأنفسهم خَیراً»
 5 - اصل اوّلیه در عمل مسلمان، صحت است، مگر جرم او با دلیل ثابت شود. «ظَنّ المؤمنون والمؤمنات بأنفسِهم خَیراً»
 6- حفظ حریم پیامبر صلى الله علیه وآله و خانواده‏اش بر هر مؤمنى واجب است. «لولا... قالوا هذا إفك مبین»
 7- در برابر شنیده‏ هاى ناروا در مورد مؤمنان، سكوت ممنوع است. «لولا... قالوا هذا إفك مبین»
 8 - جامعه ‏ى ساده‏ دل، زودباور و یاوه‏ گو، توبیخ مى‏شود. «لولاجاءو علیه باَربعة»
 9- اتهام زنا اگر ثابت نشود، نسبت دهنده‏ ى آن دروغگو است. «هم الكاذبون»
 
 وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِى الدُّنْیَا وَالْأَخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِى مَآ أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ (14)
 و اگر فضل و رحمت الهى در دنیا و آخرت بر شما نبود، به سزاى آن سخنان كه گفتید، قطعاً عذابى بزرگ به شما مى‏رسید.
 نكته‏ ها:
 كلمه‏ ى «أفَضتم» از «اِفاضة» در موردى به كار مى‏رود كه در مسئله ‏اى بسیار گفتگو شود و همه را به خود مشغول سازد و این نشان مى‏دهد كه تهمت به همسر پیامبر مسئله‏ ى روز شده و همه به آن مشغول بودند.
 پیام‏ها:
 1- انسان خوش‏ باور و بى‏ مبالات، در معرض پذیرش تهمت‏ها، توطئه‏ ها وعذابى سخت است. «و لولا... لمسّكم عذاب عظیم»
 2- امّت اسلامى تحت حمایت و لطف خداست. «و لولافضل اللّه...»
 3- هیچ كس از خداطلبى ندارد. رحمت و لطف، از فضل اوست نه استحقاق ما. «فضل اللّه علیكم و رحمته»
 4- شایعات به منزله‏ى گردابى است كه برخى در آن غرق مى‏شوند. «اَفَضتم فیه»
 
 إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَیْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ (15)
 آنگاه كه از زبان یكدیگر (تهمت را) مى‏گرفتید و آنچه را به آن علم نداشتید، دهان به دهان مى‏گفتید واین را ساده وكوچك مى‏پنداشتید، در حالى كه آن نزد خدا بزرگ است.
 نكته‏ ها:
 زبان، تنها عضوى است كه در طول عمر انسان، از حرف زدن، نه درد مى‏گیرد و نه خسته مى‏شود. شكل و اندازه ‏ى آن كوچك، امّا جرم و گناه آن بزرگ است. چه بسیارند كافرانى كه با گفتن یك جمله (شهادت به یگانگى خداوند) مسلمان و پاك مى‏شوند و مسلمانانى كه با گفتن كفر به خدا، یا انكار احكام دین، كافر و نجس مى‏شوند. زبان، از یك سو مى‏تواند با راستگویى، ذكر و دعا و نصیحت دیگران، صفا بیافریند و از سوى دیگر قادر است با نیش زدن به این و آن، كدورت ایجاد كند. زبان كلید عقل و چراغ علم و ساده ‏ترین و ارزان‏ترین وسیله‏ ى انتقال علوم و تجربیات است. علماى اخلاق درباره‏ى زبان كتابها و مطالب بسیارى نوشته‏ اند.
 پیام‏ها:
 1- پذیرش آنچه بر سرزبان‏هاست، بدون تحقیق محكوم است. «تلقونه باَلسِنتكم»
 2- سخن باید بر اساس علم باشد. «تقولون باَفواهِكم ما لیس لكم به علم»
 3- آبروى مردم را ساده ننگریم. «و تَحسِبونَه هَیّناً»
 4- نقل تهمت‏ ها و شایعات از گناهان كبیره است. «و هو عنداللّه عظیم»
 5 - كوچكى یا بزرگى گناه را باید خداوند تعین كند. «عنداللّه عظیم»
 6- همه‏ ى محاسبات انسان واقع بینانه نیست. «تَحسِبونه هَیّناً و هو عنداللّه عظیم»

 17) تفسیر ابن‏كثیر.
18) حجرات، 11.
19) نور، 61.
20) مائده، 63.
21) نور، 12.
22) نور، 13.
23) نمل، 46.
24) انعام، 43.
25) واقعه، 70.
26) واقعه، 57.
27) واقعه، 62.
28) توبه، 122.


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بازی های احساس با من و تو
دو شنبه 17 اسفند 1394 ساعت 21:39 | بازدید : 302 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

واکنش شوهر جدید آزاده نامداری به ادعاهای همسر سابقش

واکنش شوهر جدید آزاده نامداری به ادعاهای همسر سابقش + عکس

همسر جدید آزاده نامداری یعنی آقای سجاد عبادی به ادعاهای مهسا آبومگر ، همسر سابقش واکنش نشان داد . سجاد عبادی در مورد سخنان جنجالی مهسا آبومگر در مورد طلاقشان گفت طلاق آنها زمان بر و در پروسه ای چندماهه و به صورت توافقی بوده است. وی  نوشت:

واکنش شوهر جدید آزاده نامداری به ادعاهای همسر سابقش + عکس

به نام خدا. همان طور که زندگی بنده وخانواده ام گواهی میدهد،حفظ آبرو واعتبار افرادهمواره مهم ترین اصل برایم بوده وهميشه،ازتخریب دیگران وحرمت شکنی دوری کرده ام.علیرغم میل باطنی متاسفانه هجمه های غیر اخلاقی طی روزهای گذشته علیه خانواده ام من را مجبور به تنویر،افکار عمومی کرد:

زندگی پیشین من به دلیل عدم تفاهم اخلاقی،پس ازماه ها متارکه وانجام پروسه ی طولانی وزمانبرطلاق،به صورت توافقی وبارضایت کامل همسر سابق بنده درفضایی آرام پایان یافت،بدیهی است تشکیل زندگی جدید حق هرانسانی است ودراين راه هیچ کار خلاف عرف وشرع وقانونی انجام نشده است.

واین حق من وهمسرم است که بدور ازتنش زندگی آرامی را آغاز کنیم. “ای کسانی که ایمان آورده اید،ازبسیاری ازگمانها بپرهیزید،که پاره ای. از گمانها گناه است،……ازخدا بترسید،خدا توبه پذیر ومهربان است”

#سجاد_عبادی#مهر#هزار وسيصد ونود چهار#آزاده_نامداری

پیش ازین مهسا آبومگر ،با انتشار عکس صفحه دوم شناسنامه اش ،  خطاب به همسر سابقش و آزاده نامداری نوشته بود :

 

واکنش شوهر جدید آزاده نامداری به ادعاهای همسر سابقش + عکس

«آقاي سجاد عبادي! گل هايي كه هر سه شنبه برايش ميبردي از همان گل فروشي ميخريدي كه براي من هم در اين ٣ سال خريدي ؟! حرفهايي كه سر سفره عقد در گوشش گفتي از جنس همان حرفهايي بود كه در اين ٣ سال در گوشم زمزمه كردي ؟

راستي به او هم گفتي كه هميشه دوستش داري ؟!مردي كه سر قولش نماند مرد نيست ، پس حساب من با تو هيچ ! خانم نامداري عزيز، بانوي حجاب و اخلاق و عفاف و شكستن حرمت ها؛ من سر زندگي ام بودم كه تو آمدي من بودم و تو آمدي او ٢٢ شهريور ٩٤ از من جدا شد

و تو ماه هاست كه از گل هاي رز سفيدت عكس ميگذاري و روزهاست كه آينه و شمعدان خانه ي مشترك جديدت را به نمايش گذاشته اي حساب تو و خانواده هايي كه از هم پاشيدي با خدا پ.ن: خدايا باز من ماندم و تو.» 

*****************************

بازی های احساست با من و تو !

میدانی که دوستش داری اما حرف نمیزنی باخودت لج میکنی دیواری میکشی بین خودت و او . احساس میکنی درکت نمیکند احساس میکند که درک نمی شود . کم کم فاصله های پوشالی می شود قد آرزوهای بر باد رفته من و تو . 

حکم قاضی طلاق 

مجرم دل زبان و افکار من و تو 

از هم دور که باشیم باز می شویم عزیز دل هم و هنوز امید و احساس هست تازه می شود با مرور خاطرات ولی وقتی یکیمان رفت میشکند شیشه های پنجره احساس . میشود خیانت نامردی و ....

کافی بود فقط کمی خودخواه نبودیم و حرف میزدیم 

مثل ادم مثل حوا



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سگباز
دو شنبه 17 اسفند 1394 ساعت 21:25 | بازدید : 360 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

ازدواج عجیب این پسر 20 ساله با سگ ماده (عکس)

ازدواج عجیب این پسر 20 ساله با سگ ماده (عکس) 

جوگیو یک جوان 20 ساله اهل منطقه «تووومبا» در ایالت «کوئینزلند» کشور استرالیا است. این مرد جوان در روز گذشته در حضور دوستان و آشنایانش با سگ مورد علاقه اش ازدواج کرد.

ازدواج عجیب این پسر 20 ساله با سگ ماده (عکس)

در بسیاری از کشورهای غیر مسلمان غربی ازدواج و سکس انسان با حیوان بسیار رواج دارد و به تازگی یک پسر جوان با سگ ماده ازدواج کرده است.

ازدواج عجیب این پسر 20 ساله با سگ ماده (عکس) 

بنابر گزارش رسانه‌های دولتی این کشور، این مرد جوان در مصاحبه‌ای با خبرگزاری فرانسه، گفته است، من به مدت پنج سال از این سگ نگهداری کردم و دیروز با به تن‌ کردن لباس دامادی و تهیه یک لباس مخصوص عروس برای سگم با این حیوان ازدواج کردم.

*******************************

خلایق را هرچه لایق !!!

وقتی مفهوم ازدواج برای شخص فقط تخلیه شهوت جنسی باشه 

همینه دیگه یارو با در و دیوارم حال میکنه 

خخخخخخخخخخخخخ

بدبختن بدبخت



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خدا شانس بده
دو شنبه 17 اسفند 1394 ساعت 21:8 | بازدید : 239 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

داستان این نقطه توریستی به سال 1956 بازمی گردد، زمانی که آقا و خانم کوروکی که یک زوج تازه ازدوج کرده بودند، قطعه زمینی را در شینتومی خریداری کردند. آنها در آن زمین یک خانه و مزرعه لبنیات ساختند و چندین سال در آنجا سخت کارکردند تا جایی که در این مزرعه به 60 راس گاو رسیدگی می کردند

باغ گل زیبایی هدیه مرد ژاپنی به همسرش

بیش از 7000 نفر در طول ماه های مارس و آوریل از باغ زیبای گل آتشی در شهر کوچک شینتومی دیدن می کنند، محلی که از فرشی خوشبو از گل های صورتی رنگ پوشیده شده است ولی این تنها دلیل بازدید مردم از این باغ نیست بلکه داستان زیبایی است که در ورای آن وجود دارد

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

این زوج امیدوار بودند زمانی که سرانجام بازنشسته شدند، به سراسر ژاپن سفر کنند ولی شرایط همانند نقشه ای که از قبل تعیین کرده بودند ، پیش نرفت.در سن 52 سالگی، پس از 30 سال زندگی مشترک، خانم کوروکی دچار نوعی بیماری چشمی شده

و یک هفته پس از آن دچار نابینایی شد. زن بینوا از این وضعیت شرایط روحی بدی پیدا کرد و افسردگی وی آنقدر شدید شد که کاملا خود را از دنیا جدا کرد و زندگی گوشه نشینی و انزواطلبی را پیش گرفت.

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

آقای کوروکی که از دیدن وضعیت جدید همسرش که به طور نرمال زنی بسیار شاد بود، بسیار غمگین شد. چرا که او نمی توانست همانند برنامه شان از ژاپن دیدن کند، بنابراین او به دنبال راهی بود تا کل ژاپن را برای او بیاورد.

او روزی هنگامی که در کنار باغ شان ایستاده بود چشمش به گل آتشی صورتی رنگی افتاد که بوی عطر شدیدی داشت. او دریافت که این گل برای همسرش عالی است و اگر او باغ را پر از این گل ها کند، روزی مردم به اینجا می آیند و او همیشه بازدیدکنندگانی خواهد داشت.

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

شوهر ژاپنی مزرعه شان را تبدیل به باغی از گل های خوشبو برای همسر نابینایش کرد

بنابراین آقای کوروکی دو سال پس از آن را صرف بنیان گذاری باغ گل های آتشی کرد. او تمام درخت ها را قطع کرد، مزرعه لبنیات را بست و هر روز به کاشت و مراقبت گل ها پرداخت. پس از گذشت چند سال خانه آنها با دریایی از گل های صورتی زیبا پوشیده شد و همان طور که آقای کوروکی پیش بینی کرده بود،این مکان توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کرد و از راه های دور و نزدیک به دیدن این باغ می آمدند.

بیش از ده سال از زمان کاشت اولین دانه این گل ها می گذرد و تاکنون نزدیک به 7000 نفر از شهرهای نزدیک و دور برای دیدن باغ و همچنین این زوج دوست داشتنی که در طول باغ خود قدم می زنند می آیند. لازم به ذکر نیست که خانم کوروکی همیشه لبخند بزرگی بر چهره دارد.

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

نکته دیگری که باعث خاص بودن این مکان شده، این است که باغ مذبور در یک ملک خصوصی واقع شده ولی خانواده کوروکی هنگام شکفتن گل ها، بازدید آن را برای عموم آزاد گذاشته اند و مردم می توانند به راحتی در این ملک قدم بزنند، عکس بگیرند و حتی با صاحبخانه به صحبت بنشینند.

شوهر عاشق برای همسر نابینایش چه می کند؟

 ***************************

 حالا عشق ما شده یه ادم بدی که اصلن نیست نمی بینیش فک میکنه که زندگی

تمام چت کردن با این و اونه به تریج قباش بر میخوره که بگی دلتنگ قیافه

نحسشی و میگه باهام چت نکن 

ای مرض 

باشه خدا فرعونو به زبونش گرفت نکبت هر بار بنالی به زبونت میگیرمت

بیشعور ادم باش به جای این که یکم احساس داشته باشی خر

میشی؟ خنگ فقط دوست داره مبارزه کنه و مثلن مقابله به مثل

به درک تا میتونی با این و اون بنال و هرکار دوست داری بکن

به درک دیوانه کی میخوای آدم بشی نمی دونم 

بالاخره یه روز سرت به سنگ زمونه

میخوره 

دیر و زود داره سوخت و سوزه

نچ نداره

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
طلاق رجعی و بائن
دو شنبه 17 اسفند 1394 ساعت 20:39 | بازدید : 204 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )
 
نمی‌توان پذیرفت ازدواجی که هزینه‌های مادی و معنوی بسیار در برداشته است، به‌راحتی قربانی خشمی زودگذر و نفرتی ظاهری شود تا این خشم در نهایت به شکل صیغه طلاق در آید و بنیان استوار خانواده به یکباره فرو ریزد. اینجا است که حقوق وارد عرصه خصوصی خانواده می‌شود و با وضع احکام و قواعد منطقی، جلوی خشم آنی و احساسات سست را می‌گیرد تا طرفین فرصتی جهت بازبینی رفتار و گذشته خود بیابند و فارغ از تصمیمات خشم‌آلود، با تعقل و هم‌فکری بتوانند در خصوص بقای این پیوند یا گسستن دائمی آن تصمیمی قاطع بگیرند.
 
به همین جهت شارع برای حفظ این مصلحت، طلاق رجعی را به عنوان اصل قرار داد تا ادامه زندگی زناشویی را با رجوعی ساده در مدت عده امکان‌پذیر سازد. در همین راستا جز موارد معدود از طلاق را از حکم رجعی بودن خارج ساخته و آنها را بائن نامیده است.
 
اگرچه در رجعی بودن طلاق، مصلحت‌ها و حکمت‌هایی نهفته است اما حکم رجوع مانند هر وسیله‌ای ممکن است در راه نادرست مورد استفاده قرار گیرد و مورد شایع آن زمانی است که زن به دلایل مربوط به شوهر خویش، متقاضی طلاق از وی است و پس از امتناع شوهر از دادن طلاق و رجوع به دادگاه و الزام شوهر به طلاق و غیره، موفق به جدایی از همسر خویش می‌شود، اما پس از گذشت این مراحل دشوار، شوهر با رجوعی ساده وضعیت را به حال سابق باز می‌گرداند.
این وضعیت سبب می‌شود که زمینه اذیت و آزار زن توسط شوهر فراهم شده و راه سوء استفاده شوهری که مخالف طلاق بوده، باز باشد، در این صورت تلاش زن به دور تسلسلی می‌ماند که هر بار با رجوع شوهر بی فایده می‌شود.
 
از جهت قانونی و منطقی، طلاق به حکم دادگاه و به درخواست زن نیز طلاق رجعی است. با این تفاوت که رجوع از آن باید به توافق طرفین برسد.
 
بنابراین باید راه چاره‌ای جست‌وجو کرد تا نه مصلحتی که گفته شد، نادیده گرفته شود و نه مفسده‌ای دیگر به بار آید.
 
بعضی  از حقوقدانان چاره را در پاک کردن صورت مسئله دانسته‌اند، به این صورت که طلاق اگر به حکم دادگاه و به درخواست و تقاضای زن باشد، دیگر رجعی نیست بلکه بائن است، اگرچه خارج از مصادیق طلاق بائن باشد.
 
این عقیده در ظاهر منطقی و متین به نظر می‌رسد چرا که اگر طلاق به تقاضای زن و با حکم دادگاه صورت گیرد رجوع شوهر حکم دادگاه را از اثر می‌اندازد و به عبارتی مبنای این جریان را منتفی می‌سازد. اما باید واقع‌بین بود و به صرف مواجه شدن با چنین مشکلی، بی درنگ صورت مسئله را حذف نکنیم و موضوع حکم قانون را تغییر ندهیم.
 
از طرفی با توجه به ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال 1371 تمامی طلاق‌ها با حکم دادگاه مجاز می‌شود و بنابراین حتی اگر زوجین هر دو موافق طلاق باشند باز باید به دادگاه رجوع کنند و در شرایط کنونی هیچ دفترخانه ازدواج و طلاقی حق ثبت طلاق بدون اذن دادگاه را ندارد.
 
بنابراین عملاً تمامی طلاق‌ها با حکم دادگاه صورت می‌گیرد. لذا طبق این نظر، در نظام حقوقی فعلی ما عملاً نباید مصداقی از طلاق خلع داشته باشیم چه زمانی که طلاق به حکم دادگاه بائن محسوب می‌شود دیگر دلیلی وجود ندارد که زن برای اسقاط حق رجوع مرد مالی را به عنوان «فدیه» به شوهر ببخشد.
 
نظر فوق در ظاهر مناسب و مطابق با اوضواع و احوال و رویه قضایی است اما در واقع چنین نیست و پذیرش این نظر در پاره از موارد مخالف نصوص قانونی و شرعی است و از طرفی ممکن است به زیان زن تمام شود.
 
  آثار طلاق رجعی
 
برای رد نظریه فوق باید آثار طلاق رجعی را به طور مختصر برشماریم و ببنیم آیا همه این آثار با مقتضای حکم دادگاه مخالف است. آثار طلاق رجعی شامل مواردی از قبیل امکان رجوع شوهر به زن در مدت عده (ماده 1148 قانون مدنی)، حق زن در مطالبه نفقه در مدت عده (ماده 1109 قانون مدنی) و امکان توارث زوجین در صورت فوت یکی از آنها در مدت عده (ماده 943 قانون مدنی) است. بنابراین اگر شوهر در مدت عده فوت کند زن از او ارث می‌برد.
 
در مدت عده رجعیه ازدواج مرد با دختر برادر یا دختر خواهر زن موکول به اجازه زن است همچنین در مدت عده رجعیه مرد نمی‌تواند با خوهر زن ازدواج کند.
 
طبق شواهد بسیار و ماده 8 قانون امور حسبی، زن مطلقه رجعیه در حکم زوجه دانسته شده است. این حکم آثار بسیاری دارد. مثلاً رابطه نامشروع زن در مدت عده در حکم رابطه داشتن زن شوهردار است. بنابراین اگر زن یا مرد مرتکب زنا شوند، به مجازات زنای محصنه (سنگسار) محکوم می‌شوند.
 
از دیگر آثار طلاق رجعی، این است که زنا با زنی که در عده رجعیه است، موجب حرمت ابدی می‌شود؛ بر خلاف عده طلاق بائن (ماده 1054 قانون مدنی) و نیز اینکه در مدت عده رجعیه چنانچه مرد 3 همسر دائم دیگر داشته باشد نمی‌تواند دیگری را به نکاح دائم خود درآورد. همچنین ایجاد حرمت ابدی ناشی از 9 طلاق که 6 تای آن عدی (نوعی طلاق رجعی) باشد (ماده 1058 قانون مدنی) از دیگر آثار طلاق رجعی محسوب می‌شود.
 
بدیهی است اگر طلاق به حکم دادگاه و به درخواست زن را بائن بدانیم، این موضوع سبب می‌شود که علاوه بر رجوع، سایر آثار طلاق رجعی را نیز از این طلاق سلب کنیم. در حالی که هیچ دلیل قانونی و منطقی برای این امر نداریم و ملاحظه می‌شود که از میان آثار فوق فقط حق رجوع مرد ممکن است با مقتضای حکم طلاق دادگاه مخالف باشد و هیچ یک از آثار دیگر آن با طلاق به حکم دادگاه منافاتی ندارد و حتی رجعی بودن طلاق در مواردی به نفع زن است؛ مانند اینکه زن در مدت عده حق نفقه دارد که در طلاق بائن چنین حقی ندارد یا اگر در مدت عده مرد فوت کند، زن از او ارث می‌برد اما در طلاق بائن چنین نیست.
 
بنابراین دلیلی ندارد که ما در طلاق به حکم دادگاه این حقوق را از زن سلب کنیم و هیچ دلیل شرعی و قانونی نیز بر سلب این حقوق صحه نمی‌گذارد.
 
لذا تمامی آثار حقوقی طلاق رجعی نافی مقتضای حکم دادگاه به طلاق نبوده و این منطقی نیست که فقط به دلیل یکی از این آثار، سایر نتایج طلاق رجعی را نادیده بگیرم و بی جهت حکم قانون را تخصیص بزنیم.
 
به نظر می‌رسد در این مورد یعنی طلاق به حکم دادگاه و به درخواست زن، اگرچه نمی‌توانیم به اطلاق حکم ماده 1149 قانون مدنی مبنی بر حق رجوع یک‌طرفه مرد عمل کنیم، اما آنچه صحیح به نظر می‌رسد، این است که طلاق به حکم دادگاه را طلاق رجعی بدانیم؛ با این تفاوت که برای رجوع نیز رضایت زن باید جلب شود. چرا که منطقی است که رضایت زن برای بازگشت به رابطه‌ای که به درخواست وی منحل شده است، باید وجود داشته باشد، همانطور که رضایتش در انحلال وجود داشته و موثر واقع شده است.
 
بنابراین بهتر است بگوییم که طلاق به حکم دادگاه رجعی است، اما رجوع باید با توافق طرفین صورت گیرد تا حکمی معارض با ماهیت طلاق نداده باشیم و نیز اگر کدورت‌های بین زوجین برطرف شد و زن شرایط را برای بازگشت به زندگی مشترک مساعد دید، امکان ادامه رابطه زناشویی وجود داشته باشد. این موضوع به نفع زن و شوهر و نیز مصلحت جامعه است. علاوه بر اینکه امکان سوء استفاده شوهر در این مورد به کلی منتفی می‌شود.
 
در نهایت باید به این موضوع تاکید کرد که از جهت قانونی و منطقی، طلاق به حکم دادگاه و به درخواست زن نیز طلاق رجعی است؛ با این تفاوت که رجوع از آن باید به توافق طرفین برسد.


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مرتاض هندی
دو شنبه 17 اسفند 1394 ساعت 20:27 | بازدید : 240 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

نشستن مرتاض هندی روی میخ

عکسی از یک مرتاض هندی که روی صندلی ای از میخ نشسته است؛ این عکس را "جورج راکر" در سفر به "کلکته" در سال 1930 میلادی برداشته است.
 
عکس/

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
همسر روانی
دو شنبه 17 اسفند 1394 ساعت 20:20 | بازدید : 252 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

بوی تعفن شدید مانع امداد رسانی اورژانس شد 

 
مدیر روابط عمومی اورژانس مازندران گزارش یک ماموریت سخت و ویژه در قائمشهر را تشریح کرد.
ذکریا اشک پور مدیر روابط عمومی اورژانس مازندران، اظهار داشت : عصر یکشنبه و در ساعت ۱۸ فردی با مرکز ارتباطات اورژانس ۱۱۵ مازندران تماس گرفت و شرح حال یک بیمار را به همکاران ارتباطات داد.

وی افزود : مورد گزارش شده ، پیرمرد 70 ساله بود که از ناحیه سر دارای زخم عمیق بود که بلافاصله کارشناسان فوریتها از پایگاه شماره یک قائمشهر به محل مورد نظر اعزام شدند.

بوی تعفن شدید مانع امداد رسانی اورژانس شد +عکس(18+)

مدیر روابط عمومی اورژانس مازندران اذعان کرد : نیروهای اورژانس به محض حضور درمنزل بیمار با بوی تعفن بسیار شدید ومشمئز کننده مواجه شدند که دلیل آن عفونت شدید زخم ناحیه سر پیرمرد بود .

بوی تعفن شدید مانع امداد رسانی اورژانس شد +عکس(18+)

وی ادامه داد : به گفته نیروهای اورژانس،  همسر شخص یاد شده مدتها از جادوگران برای مداوای سر وی استفاده میکرد و از آنجایی که هیچ یک از همسایه ها به دلیل بوی تعفن شدید قادر به نزدیک شدن و کمک نشدند،آمبولانس کمکی درخواست شد و پایگاه 7 تیر قائمشهر به محل مورد نظر اعزام شد و این پیرمرد 70 ساله راکه با همسرش تنها در منزل استیجاری در مطهری محله قائمشهر زندگی میکرد،پس از انجام اقدامات اولیه پیش بیمارستانی به بیمارستان رازی قائمشهر منتقل کردند.

گفتنی است عوامل اورژانس با استشمام قهوه توانستند اندکی از خاطره بوی بسیار بد این ماموریت بکاهند.


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دانشجو
یک شنبه 16 اسفند 1394 ساعت 21:36 | بازدید : 243 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

طنز انواع دانشجویان در کشورها

طنز انواع دانشجویان در کشورها


ژاپن:
 به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد!

مصر: درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند!

هند: او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر خوشگلی می شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشنی(ACTION) پیش می آید و سرانجام آندو با هم عروسی می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود!

عراق: مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جاخالی می دهد ودر صورت زنده ماندن درس می خواند!

چین: درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می فروشد!

اسرائیل: بیشتر واحدهایی که او پاس کرده، عملی است او دوره کامل آموزشهای رزمی و کماندویی را گذرانده! مادرزادی اقتصاد دان به دنیا می آید!

گینه بی صاحاب!: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله ای درس بخواند!

کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری امریکا دعا کند!

پاکستان: او بشدت درس می خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!

اوگاندا: درس می خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس؛ چند نفر از قبیله توتسی را می کشد!


انگلیس:
 نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری!! منقرض می شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می خوانند!


ایران: 
عاشق تخم مرغ است! سرکلاس عمومی چرت می زند و سر کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می گوید! او سه سوته عاشق می شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، و الا سیکل .

عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده که چرا صاحبخانه ها جان به عزرائیل می دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی دهند! (فهمیدین به منم بگین) او چت می کند! خیابان متر می کند، ودر یک کلام عشق و حال می کند! همه کار می کند 
جز اینکه درس بخواند نسل دانشجوی ایرانی درسخوان در خطر انقراض است! از من می شنوین بی خیال دانشگاه بشین بهتره (تفریحات بهتر و کم دردسرتر هست)خود دانید.


:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
روش های برخورد با افراد بد دهن
یک شنبه 16 اسفند 1394 ساعت 21:20 | بازدید : 245 | نوشته ‌شده به دست کرموخان | ( نظرات )

4روش برخورد با افراد بد دهن !!


در عالم بچگی، وقتی حرف زشتی می‌زدیم بزرگ‌تر‌ها می‌گفتند «زود برو دهانت را آب بکش... زود...». در عالم بچگی فهمیده بودیم وقت فحاشی‌کردن، دهان‌مان آلوده می‌شود. حالا اگر قرار باشد بزرگسالان ما هر بار حرف زشتی به زبان می‌آورند دهانشان را آب بکشند، روزی چند لیتر آب باید مصرف کنند؟ دریا... دریا... دریا... .


 بددهنی گر چه ممکن است در لحظه‎های اول آدم‎ها را آرام کند، اما عواقبی دارد که بالاخره دامنشان را می‎گیرد و از سوی دیگر، ناسزاگو ها پس از مدتی دیگر با به زبان آوردن حرف‎های ناخوشایند آرام نمی‎شوند و فحش دادن حالشان را بدتر می‎کند.

متأسفانه ناهنجاری بددهنی و فحاشی به طرز فجیعی در جامعه ما رواج دارد، مردم با صدای بلند سر هم فریاد می زنند و الفاظ  رکیکی به زبان می آورند، در شوخی ها و جمع های دوستی هم برای شوخی و خنده بد دهنی و فحاشی بسیار رایج شده، به طرزی گاهی دشنام های ناموسی به همدیگر می دهند و می خندند، و این بسیار اسفناک است.

حالا می خواهیم ببینیم راه برخورد با افرادی که به این رذیله اخلاقی مبتلا هستند چیست؟

1. نصیحت و خیرخواهی: متاسفانه برخی افراد در جامعه هستند که برای تخلیه عصبانیت و ناراحتی‌های خود کنترل زبان را از دست داده و هر حرف زشت و ناپسندی از زبانشان خارج می‌شود، در این زمان است که یک دوست دل سوز و انسان فهمیده و انسان فهمیده با بهترین زبان و از سر دلسوزی آن‌ها را از این عمل زشتشان آگاه می‌سازد و می‌گوید:

فحش دادن و ناسزا عمل بسیار زشتی است که اگر توبه نکنید از صف شیعیان حضرت علی خارج شده و مورد تنفر حضرت واقع می‌شوید؛ همان گونه که وقتی حضرت متوجه شد برخی از سربازانش در جنگ صفین به دشمنان دشنام می‌گویند فرمود:

در برخورد با چنین دوستانی اولین راه نصیحت و خیر خوهی است و در مرحله بعد عوض کردن فضای گفتگو است و اگر این دو راه اثر نداشت مجلس گناه را ترک کنید و خود را از آلودگی که در این گونه مجالس است حفظ کنید

«من دوست ندارم كه شما دشنام دهنده باشید؛ ولى اگر اعمال زشتشان را شرح دهید و احوال آن‌ها را بیان كنید به گفتار صحیح نزدیك‏تر و براى اتمام حجّت رساتر است. شما باید به جاى دشنام چنین مى‏‌گفتید: پروردگارا خون ما و آن‌ها را حفظ كن (و آتش جنگ را خاموش فرما) میان ما و آن‌ها را اصلاح كن و آنان را از گمراهی‌شان هدایت نما تا كسانى كه جاهلند حق را بشناسند و آنها كه گمراهند و بر دشمنى با حق اصرار مى‏‌ورزند از آن دست بردارند و (به راه راست) باز گردند.»[1]

با زبان دوستانه‌ای که دارید به آن ها بگویید: فحش و ناسزا آن قدر زشت و ناپسند است که حتی اگر مخاطب‌شان انسان بت‌پرست باشد که گمراه‌ترین و بدترین انسان روی زمین است، نیز زشتی فحش را کم نمی‌کند، از این رو و خداوند این گونه حرف زدن و تخلیه هیجانات را کاری زشت دانسته و می‌فرماید:

«وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَیَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا یَعْمَلُون [سوره انعام آیه 108] معبود كسانی را كه غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آن‌ها به سوی پروردگارشان است و آن‌ها را از آن‌چه عمل می‌كردند آگاه میسازد (و پاداش و كیفر می‌دهد)»

2: عوض کردن فضا: اگر در جمع دوستان هستند و فضای فحش دادن به استاد و یا مدیر مدرسه و دانشگاه و فلان مسئول فراهم شد شما با هوشیاری و دقت این فضای گناه آلود را به سمت یک مساله علمی یا معنوی سوق دهید و یا با بیان خوبی‌های استاد  از ایشان دفاع کنید همان گونه که پیامبر خدا می‌فرماید:

«هنگامى كه عیب جویى و غیبت كسى را در میان جمع مى‌‏كنند و تو در آنجا حضور دارى، او را یارى كن و حاضران را نهى از منكر، و از آن مجلس (گناه) برخیز»[2]

و در روایت دیگری می‌فرماید:

«كسى كه غیبت برادر مسلمانش نزد او شود، و توانایى بر یارى او داشته باشد و یاریش نكند، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار مى‏‌كند» [3]

متأسفانه ناهنجاری بددهنی و فحاشی به طرز فجیعی در جامعه ما رواج دارد، مردم با صدای بلند سر هم فریاد می زنند و الفاظ رکیکی به زبان می آورند، در شوخی ها و جمع های دوستی هم برای شوخی و خنده بد دهنی و فحاشی بسیار رایج شده، به طرزی گاهی دشنام های ناموسی به همدیگر می دهند و می خندند، و این بسیار اسفناک است

 هر چند گاهی دفاع کردن از ایشان کار سختی است و ممکن است دوستان به حرف انسان توجه نکنند یا ناراحت شوند ولی تحمل این سختی به پاداشی که در مقابل آن است می‌ارزد همان گونه که پیامبر خدا می‌فرماید:

 كسى كه بر برادر مسلمانش منّت بگذارد و در برابر غیبتى كه از او در مجلسى شنیده دفاع كند، خداوند هزار در از شرّ و بدى را در دنیا و آخرت از او باز مى‏‌گرداند، و اگر دفاع نكند در حالى كه قادر بر دفاع است هفتاد برابر گناه غیبت كننده بر او خواهد بود»[4]

3: ترک مجلس گناه: واقعا گاهی اوقات چاره‌ای جز ترک کردن مجلس نیست چرا که افراد نه قابل نصیحت هستند و نه موقعیت دفاع از شخصی که مورد فحش قرار می‌گیرد وجود دارد؛ در این جا بهترین راه حل ترک این گونه مجالس است چرا که امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

«سزاوار نیست در مجلسی که گناه می‌شود و از شما کاری بر نمی‌آید حضور داشته باشید.»[5]

بودن در مجلس گناه، هر چند انسان گناهى انجام ندهد، امضاء و تأیید آن گناه است و باعث می‌شود زشتی گناه هم در نظر شما و هم در نظر دوستانتان شكسته شود. و باعث کم شدن ایمان انسان می‌شود همان گونه که امام علی علیه السلام می‌فرماید:

«همنشینی با هوسرانان باعث از یاد رفتن ایمان و حاضر شدن شیطان است.»[6]

4: برخورد شدید : برخی افراد هستند که نه با نصیحت به خود می آیند و نه ابراز ناراحتی به خود می آیند با این افراد بهتر است یک رفتار جدی داشت مثلا تذکر داده شود که اگر دست از این طرز صحبت کردن بر ندارد هرگز با او معاشرت نخواهیم کرد. و این هشدار در حد یک حرف باقی نماند و جدا عمل شود.

با توجه به مطالب فوق به این نتیجه می‌رسیم؛ در برخورد با چنین دوستانی اولین راه نصیحت و خیر خواهی است و در مرحله بعد عوض کردن فضای گفتگو است و اگر این دو راه اثر نداشت مجلس گناه را ترک کنید و خود را از آلودگی که در این گونه مجالس است حفظ کنید.

 

پی نوشت‌ها:

[1]. إِنِّی أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِیَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى یَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ یَرْعَوِیَ عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَان...»[نهج البلاغة، ص: 324]

[2].«اذا وُقِّعَ فى رَجُلٍ وَ انْتَ فى مَلأٍ فَكُنْ لِلرَّجُلِ ناصِراً وَ وَ لِلْقَومِ زاجِراً وَ قُمْ عَنْهُمْ»[. كنزالعمال، حدیث 8028.]

[3].«مَنْ اغْتِیْبَ عِنْدَهُ اخُوُهُ الْمُسْلِمُ فَاسْتَطاعَ نَصْرَهُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِى الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ؛» [ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏74، ص: 61]

[4]. «الا وَمَنْ تَطَوَّلَ عَلى اخِیْهِ فى غَیْبَةٍ سَمِعَها فِیهِ فى مَجْلِسٍ فَرَدَّها عَنْهُ رَدَّ اللّهُ عَنْهُ الْفَ بابٍ مِنَ الشَّرِ فِى الدُّنیا وَ الْآخِرَةِ، فَانْ هُوَ لَمْ یَرُدَّها وَ هُوَ قادِرٌ عَلى رَدِّها كانَ عَلَیْهِ كَوِزْرِ مَنْ اغْتابَهُ سَبْعینَ مَرَّةً؛» [من لایحضره الفقیه، جلد 4، صفحه 8 و 9.]

[5]. «ا یَنْبَغِی‏ لِلْمُۆْمِنِ‏ أَنْ یَجْلِسَ مَجْلِساً یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَى تَغْیِیرِهِ.» [كافی ج ‏2 - 374 - باب مجالسة أهل المعاصی ... ص: 37]

[6]. «مُجَالَسَةُ أهْلِ الْهَوَی مَنْسَاةٌ ‌لِلإِیمَانِ ومَحْضَرَةٌ لِلّشَیطان» [نهج البلاغه، خطبه 86]

 



:: برچسب‌ها: من , گل , عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0